- دسته: مقالات
- 23 ارديبهشت 1396
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- بازدید: 7437
به هر حال نخستین ضربه بزرگ چکش توسط P&G، زمانیکه شرکت تصمیم به خروج از تجارت تیشو از بازار اروپا پس از تلاش های تبلیغاتی سنگین و هزینه بر که سهمی از بازار هدف در اروپا برای آن ها به ارمغان نیاورده بود، زده شده و شرکت دارایی خود را به SCA بفروش رساند.
پس از مالکیت کمپانی G_P، صنایع کخ نسبت به بازار اروپا با صاحبان آن که تجربه کافی در این زمینه نداشتند بسیار بد گمان بود و شایعات مرگ شرکت حتی پیش از اینکه SCA مالکیت دارایی های تیشوهای اروپایی G-P در سال 2012 را به دست گیرد، در حال اوج گرفتن بود. احتمالا K-C نیز علاقه مند به خروج از بازار تیشوی اروپا بوده، اما معامله صورت گرفته ما بین SCA و G-P تنها نامزد معقول و منطقی برای خرید تمام دارایی را کنار زده، و تنها جایگزین برای شرکت، فروش برخی از دارایی های غیر لازم به منظور بهبود سوددهی بود.
در این اثناء، در سوی دیگر معادله، شرکت های اروپایی عرضه تیشو هستند که به نظر می رسد به بازار آمریکای شمالی علاقمه مند شده اند. SCA نخستین این شرکت ها، با فروش تیشوی ویسکانسین خود در نتیجه معامله بین G-P و جیمز ریور، بود. شرکت سپس تصمیم به گسترش خود از هر دو طریق ساخت یک آسیاب جدید و مالکیت برخی دارایی های کوچک گرفت اما تنها در اشل تجارت AfHَ(Away from Home).
SCA هنوز درگیر تجارت و بازار تیشوی مصرف کنندگان آمریکایی نگردیده، اما اگر پرشی را انجام دهد به احتمال زیاد از طریق اخذ دارایی هایی عمده باشد. کمپانی سوفیدل (Sofidel) با مالکیت شرکت سلین (Cellynne) در سال 2012 تقریبا همگان را شگفت زده کرد و در حال حاضر گسترش خود را توسط هر دو روش تبدیل مالکیت ها و دارایی های جدید ادامه داده است. کارخانه جدید شرکت واقع در کرایکل ویل ایالت اوهایو، به همراه دو سرویس دهنده بزرگ در زمینه کارخانه های مخصوص کاغذ و صنایع تبدیلی، به احتمال زیاد تنها آغاز راهی به سوی یک موقعیت مهم در بازار تیشوی آمریکا خواهد بود که رشد بیشتر را قطعا به دنبال خواهد داشت.
آیا هر شرکت دیگر اروپایی تولید کننده تیشو قادر به دنبال کردن مسیر این دو بازیگر اصلی اروپایی خواهد بود؟ بزرگترین شرکت های بعدی تولید کننده اروپایی تیشو از این دست عبارتند از WEPA آلمان، تیشوی متسا (Metsä) فنلاند و ICT (Tronchetti) ایتالیا. باور این مسئله سخت می باشد، که از این تعداد تیشوی فنلاندی متسا با تمرکز دقیق عملیات خود بر شمال، مرکز و اروپای شرقی مرکزی به طور جدی بتواند درباره توسعه به بازارهای آمریکا، به خصوص توجه شرکت به مسئله مالکیت فکر کند.
ICT، شرکتی محتاط و حساب شده، با حس خوب چگونه موفق شویم است؛ ما احساس می کنیم دروازه ورود به آمریکای شمالی می تواند ریسک پذیر باشد، اما غیر ممکن نیست. به هر حال ]کسب[ مالکیت ها، هرگز در استراتژی ICT به عنوان یک هدف کلیدی نبوده است.
اما در مورد سومین بازیگر بزرگ مستقر در اروپا یعنی WEPA، چه؟ مدیریت شرکت، با علاقه مندی به رشد شناخته شده و عملا به طور کل به عنوان یک شرکت متمایل به عرضه خصوصی، پتانسیل گسترشش در آمریکای شمالی قطعا قابل توجه است. این شرکت از لحاظ مالی بسیار قدرتمند نیست، اگر چه این مسئله به تازگی بهبود یافته است. در حال حاضر WEPA به شدت متکی بر اوراق قرضه با عملکرد بالاست، که ممکن است برای توسعه بیشتر در دسترس قرار گیرد.
آخرین اطلاعات ما حاکی از آن است شرکت به طور فعال در جستجوی یک مدیر اجرایی برای آمریکای شمالی است، بنابراین به نظر می رسد که اتفاقاتی در جریان است. با این حال، ما از جزییات بیشتر این طرح، از جمله مانند اینکه شرکت بخواهد فردی را برای کسب مالکیت های بالقوه یا تاسیس صنایع تبدیلی و یا فعالیت های مربوط به احداث آسیاب های مخصوص تیشو، داشته باشد، نمی دانیم. ما این مطلب را از چندین منبع مختلف در ایالات متحده و جاهای دیگر شنیده ایم، بنابراین به نظر می رسد که این چیزی بیش از یک شایعه باشد، ولی ما نمی توانیم آنچه را که در جریان است به طور صد در صد تایید کنیم.
اما پرسش این است که: چرا این صنعت در یک مسیر کاملا متفاوت از قبل در حال توسعه است؟ حقیقتا پاسخ بسیار ساده است.
شرکت هایی که به خوبی آگاه اند از کجا می توان به راحتی پول در آورد یا حاشیه سود بیشتری داشت، و برای 10-15 سال گذشته یا حتی طولانی تر از آنچه که من به یاد دارم، این مسئله در ایالات متحده آمریکا نسبت به اروپا بوده است.
علاوه بر این بازار اروپا، به منزله رشد جمعیت که بسیار ناچیز است، نسبتا بالغ و از نظر سطوح نفوذ کالا نسبتا بالاست، هر چند ممکن است که به متوسط سطح مصرف ایالات متحده آمریکا به علت عادات متفاوت فرهنگی نرسد.
به هر حال، ایالات متحده آمریکا با پروژه های جدید در حال افزایش بسیار جمعیت است و این که چگونه تمامی این رقابت و عرضه جدید، میانگین سطح قیمت و حاشیه سود را تحت تاثیر قرار خواهد داد، واضح و روشن نیست. برای هر نوع جنبش و حرکات های نوین بعدی، ما نمی بینیم که بازار ایلات متحده آمریکا هیچ فرصت های طلائی را به شرکت های جدید دهد، در سال جاری یا سال های بعدی ما شاهد رقابت تنگ تر به رغم احتمال بیش از حد مورد انتظار در رشد تقاضایی که در سال 2016 دیده شد، خواهیم بود.
پایان